داستان زندگی
چند روز پیش شمارمو گرفت میگفت می خواد آمار مجتبی رو بگیره منم قبول کردم حالا شانسو باش بنده خدا مسیج داده گوشی منم شارژ نداره نمیتونم جواب بدم اونم گفت باشه پس دست به یکی کردید جواب منو ندید... حالا بیا و درستش کن! چند سال پیش تو یه تصادف باباشو از دست داده بود خودشم خیلی آسیب دیده بوده خیلی سخته مخصوصا برای یه دختر بچه شیرازه شیراز شهر رویاهای من... آخه خیلی اعتقادات ناسیونالیستی (ملی گرایی) دارم به شیراز ارادت خاصی دارم
نوشته شده در یکشنبه 89/2/12ساعت
9:0 عصر توسط فرهاد حقیقت نظرات ( ) |
Design by : Pichak |