سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان زندگی

الان تو یه دانشگاهی تو شهر خودم هستم دنبال کارای پروژم بودم داشتم تو اینترنت میچرخیدم که یه پیام فرستاد نوشته بود کاش میدانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد کاش میدانستیم حس دل تنگی هر روز غروب چه دلیلی دارد

کاش کاش میدانستیم

مردشور این کاش اما و اگر رو برم که همینا آدمو بیچاره میکنه

مجتبی به خدا اگه دخترم رو ناراحت کنی کلتو میکنم


نوشته شده در جمعه 89/2/17ساعت 11:0 صبح توسط فرهاد حقیقت نظرات ( ) |



Design by : Pichak